جمعه ۱۲ تیر ۹۴
به چشمانش نگاه کردم.به چشمانم نگاه کرد.ابروهایش را بالا انداخت.ترسیدم.با اشاره گفت:"موهاتو بپوشون".موهایم را پوشاندم.روسری ام را سفت کردم.ناراحت شدم از دستش اما فقط برای چند لحظه...
در دلم گفتم:"ماشالا به غیرتت داداشی!"
در دلم گفتم:"ماشالا به غیرتت داداشی!"