شاید الان اگه بابا پیشم بود،سرزنشم میکرد بابت اینکه در فضای مجازی غرق شدم.شاید نوچ نوچش رو از حواس پرتیم نثارم میکرد وقتی سرِ سفره،ماست رو در بشقاب ریختم به جای کاسهِ ماست خوری!و یا حتی تنفر خودش رو از اینکه از اتاقم نمیام بیرون،ابراز میکرد.شایدم وسطِ فیلم دیدنم،میگفت بزنم اخبار تا سرخطِ خبرهاشو ببینه فقط!!!و بعد بی توجه به من ؛ اون خبر رو وصل میکرد به خبر ساعت 22!شاید الان اگه بابا پیشم بود ، آرزو میکردم دیر بیاد و وقتی ام بیاد،من خواب باشم!یا وقتی من میام اون خواب...ولی الان،الان که بابا نیست،هزار و یک بار این دلِ لامصبم بیشتر از هربارِ دیگه تنگش میشه.
مطمئنم اگه بود،بغلش نمیکردم ولی مطمئن نیستم حالا که نیست،بغلش نکنم!!