جمعه ۱۱ بهمن ۹۸
این روزها حالِ خوش و مساعدی ندارم. به جد میتوانم بگویم دارم یکی از گُهترین برهههای زندگیام را سپری میکنم. شاید برایتان سوال پیش بیاید که چه چیزی مرا تا این حد، رنجانده؟ که خب باید بگویم خیلی چیزها. خیلی چیزها هست که قادر به بازگو کردنشان نیستم. راستش را بخواهید، پشیمانم. پشیمانم که با نام اصلیام، اینجا مینویسم. آن اوایل، طرفدارِ سرسختِ آنهایی بودم که از نوشتن با نام اصلی در وبلاگشان، دفاع میکردند. اما حالا بیشتر و بیشتر به گمنام نوشتن، علاقه دارم.
+ در تولدی که همکارانم برایم گرفتند، آرزو کردم هیچ ظالمی در هیچ کجای دنیا وجود نداشته باشد و حق هیچ مظلومی هم، پایمال نشود. اما مگر این آرزو، محقق شدنیست؟ آن هم زمانیکه خودم، یکی از قدرتمندترین ظالمان دنیا هستم!