شنبه ۲۷ شهریور ۹۵
پسر در دادگاه:آقای قاضی!من در حال حاضر اونقدر پول ندارم که بتونم 300 سکه ی این خانوم رو بدم!اگه خیلی کار کنم،سالی یه دونه میتونم بدم!(آیکن گریه ی از دماغ آویزون شده)
قاضی:مرد مومن!تو خودت 300 سال عمر میکنی که سالی یه سکه بدی؟!(آیکن تفکر به همراه پوزیشن"من چقدر زرنگم")
پسر:وقتی از این خانوم جدا شم،قابلیتش هست!!(آیکن زبون درازی و عینک دودی)
قاضی زیر لب:ای توو روحت!