چهارشنبه ۱۳ مرداد ۹۵
از خودم متنفرم.از آدم های دوروبرم که درکم نمیکنن هم همین طور.از همه دکترا متنفرم.از آدمایی که میخوان دلداری بدن ولی صداشون میلرزه متنفرم.از امید الکی دادن بیزارم.از توو خودم ریختن دیگه حالم داره بد میشه.
از سرطان نفرت دارم.میشنوی؟!
+خدایا!اونی نباشه که دیگران میگن.اونی نباشه که ازش ترس دارم.اونی نباشه که همه فکر میکنن...