از پزشک تا نظافت چی!

خواهرم دیروز یه قضیه ای رو تعریف کرد از زبون دوستش!!گفت:
داشتم صبح میرفتم سرکار،یهو دیدم یه آقای میانسال سوار بر دوچرخه(!)داره به سمتم میاد.من فکر کردم میخواد ادرسی چیزی بپرسه.جلوی پام واستاد.من گفتم:بفرمایین؟گفت:خانوم!شما جایی کار میکنین؟(دوست خواهرمم با خودش گفته نکنه مثلا فکر کرده من مجردم،واسه پسرش منو در نظر گرفته!!)
منم خواستم بپیچونمش و گفتم:نع!کار نمیکنم!!
بعد اقاهه گفته:من یه کار خوب سراغ دارم!شما میتونین به عنوان نظافت چی در مهد کودک من کار کنین!حقوقشم خوبه!!
دوست خواهرمم داغ کرده،گفته:آقاااااا!من پزشک هستم!معلومه دارین چی میگین؟؟
آقاهه هم کلی عذرخواهی کرده و اینا!خخخخ
بعد اومده پیش خواهرم،بهش گفته:ریحانه!من قیافم به نظافت چی ها میخوره؟
و وقتی گفته داستان از چه قراره،خواهرم و دوستاش مُردن از خندههههه!!


+خونوک بود!میدونم:دی

۲۰ نظر
negar .s
۱۰ مهر ۱۵:۴۴
وای اصلا هم خنک نبود :))
بنده خدا دوست خواهرت..حق داره عصبانی بشه :دی

پاسخ :

حالا تیپش اینام اگ ببینیش،اصن خدایی بش نمیاد:دی
خانم عکاس باشی ...
۱۰ مهر ۱۶:۰۲
خونوک :|

پاسخ :

خودتی:|
:))
مترسک ‌‌
۱۰ مهر ۱۶:۰۸
خب لابد بوده دیگه :D

پاسخ :

بودن ک بوده ولی خاهرم انقد با اب و تاب تریف میکرد،انگار چی هَ!:|
یک دختر شیعه
۱۰ مهر ۱۶:۳۲
خخخخ بیچاره
:D
مگه خواهرت مامایی میخوند ؟

پاسخ :

خاهرم ک عاره.ولی دوستش پزشکی خونده:)
اعصاب من
۱۰ مهر ۱۶:۴۲
ما در لهجه شهر خودمون میگیم خُنُک!

باحال بود!

پاسخ :

خونوک ما بیتره!!:))
فائزه
۱۰ مهر ۱۷:۳۲
آرخ خیلی خنوک بود :|

پاسخ :

حالا اگ من نمیگفدم،همه میگفدن واااای چقدر خوب بود و اینا:|
toka. ta
۱۰ مهر ۲۱:۰۳
رفیعه؟ دخترم؟ :|

پاسخ :

جانم مامی جون؟خخخ
مهندس بهشت
۱۰ مهر ۲۱:۱۶
قیافه که مشخص کننده شغل آدم ها نیست اصلا ....

پاسخ :

عاره خو!ولی ب تیپ این بنده خدا میخورد ک پزشک باشه!!
اقای روانی
۱۰ مهر ۲۱:۲۹
قیافه مگه ربط داره به شغل :))؟

پاسخ :

ی کمکی ربط داره دیه!!
عرفـــــ ـــان
۱۰ مهر ۲۲:۳۱
بیچاره دختره :|

پاسخ :

اوهوم!!
نگین ...
۱۰ مهر ۲۳:۳۹
حالا مگه کار عار داره؟؟؟ :)))
نظافت چی ها هم دل دارن :)

پاسخ :

عاره ولی ب ی پزشک پیشنهاد نظافت تو مهد رو بدن ی کم ضایس:)
طائف ...
۱۱ مهر ۱۲:۵۳
سرزنده و با روحیه مثل همیشه باشید.

پاسخ :

تنکیو:)
آقا حسین
۱۱ مهر ۱۳:۳۰
خوبه که میدونید خونوک بود.

پاسخ :

خوبین شوما؟کم پهناعین؟؟:)
ر. نــون
۱۱ مهر ۱۷:۴۳
:|||||||

پاسخ :

||||||:
آقا حسین
۱۱ مهر ۱۸:۲۹
تو وبلاگمم به این نکته اشاره کردم که سلامتون رو پیشی خورده؟
اگر دو عدد مطلب آخر وبلاگم رو بخونین کاملا در مورد این دو فقره سوال از آگاهی سرریز میشید.

پاسخ :

نه جوجو خورد:|
باشه:)
مجید مویدی
۱۲ مهر ۰۲:۴۲
همین جوری از سرِ کنجکاوی می پرسم. نخواستید جواب ندبد.
شما اهل شیراز یا اونورا هستید احیانا؟؟
ربطی به این پست نداره ها. فقط به طرز نوشتن واژه ی خنک مربوطه این سوال.
با تشکر و تهیات

پاسخ :

اگر ی نیگا انداخده باشین ب قسمت"من"ِ وبم،جواب سوالتونو خاهید گرفت:)
رها مشق سکوت
۱۲ مهر ۱۰:۰۶
به نظرم خیلی بی ادبیه که وسط خیابون به کسی همچین پیشنهادی رو مستقیم بدن
حالا میخواست وسط خیابون دنبال کارمند بگرده میشد بگه ببخشید خانوم کسی رو سراغ ندارید من واسه مهدم نظافت چی میخوام

پاسخ :

دقیقن!خدایی خعععلی سه بود:|
مـــیـــمـــ ...
۱۲ مهر ۱۶:۱۵
:(( من دیگه پزشکی نمیخوام

پاسخ :

خخخخخخ=))
صخره
۱۳ مهر ۱۳:۵۷
الان من میخوام رفتگر بشم یعنی بده؟!؟؟؟ یا مثلا چون خوش تیپم نباید رفتگر بشم؟؟؟[سوال]

پاسخ :

رفتگری شغل بسیار بسیار شریفیه!ربطی هم ب خوشتیپی نداره:)
علی . ج
۱۳ مهر ۱۷:۳۶
ههه ...
آیندهـ پزشکیــ خوندنـــ در ایرانــ

پاسخ :

فقد روان!خخخ
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
درباره من
اینجا؛ روان‌پریشیِ یک روانشناسِ روانی را می‌خوانید...
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان