جمعه ۲۶ تیر ۹۴
چند روزی میشود که برادر بنده،در اتاق ها رژه میرود و زمزمه میکند:«خبر آمد،خبری در راه است»
میگوید مثل اینکه قرار است خبری خوش به ما برسد!خبری خوب برای کل اعضای خانواده و فامیل حتی!
منتهی از آنجاییکه خیلی پسر خوبی ست(!) و اصلا قصد جزاندن مارا ندارد(!)،تا به امروز هیچ سخنی به میان نیاورده!
+تازه دارم معنای انتظار رو درک میکنم!
انتظار آدم رو پیر میکنه واقعا!
بعد هم مدعیم که منتظر ظهورشیم!