دایی عزیزم!منتظرتیم تا برگردی...


میگفت:«پسر من بی معرفت نیست!مطمئنم برمیگرده!»

میگفت:«هر ثانیه منتظرش میمونم!چشمَم رو به در میدوزم تا بیاد!»

میگفت:«انتظار پیرم نکرد!بزرگم کرد!»

.

.

.

32سال است این هارا تکرار میکند!مادربزرگم را میگویم...

۲۳ نظر
علی
۲۱ تیر ۲۱:۱۵
سلام متن رو خوندم راستی اون طاقچه ای که گذاشتی بالای وبلاگ دیگه این روزا فقط تو خونه ی مادر بزرگ ها پیدا میشه!!
لطفا به وبلاگ منم سر بزن

پاسخ :

سلام:)
اره^__^
بَشه!خخ
مـــهر بــــــآنو
۲۱ تیر ۲۱:۱۶
نازی :)

پاسخ :

گل پیازی:*
سین میم ر
۲۱ تیر ۲۱:۱۹
ایشالا...

پاسخ :

=)
aria valamanesh
۲۱ تیر ۲۱:۲۸
لبخند labkhand لبخند labkhand لبخند labkhand
labkhaaand.blog.ir
لبخند

پاسخ :

اکی!خخخ
مـــهر بــــــآنو
۲۱ تیر ۲۱:۳۰
بح بح چه عکسی :)
مطمئن باش الان از جایی که هسدن راضین و خوشحال :)

پاسخ :

حدمن همین طورهههه:)
پریا
۲۱ تیر ۲۲:۴۰
دلم گرفت رفیعه :(

پاسخ :

منم:(
پریا
۲۱ تیر ۲۲:۴۰
خب رفیعه جان هم سایتی گلم به لینک تا بلینکمت البته اگه افتخار میدی :)

پاسخ :

حدمن:)
عاطفه
۲۱ تیر ۲۳:۰۷
هععی:(((((((

پاسخ :

:)))
مَـن
۲۱ تیر ۲۳:۲۱
ان شاالله هر جا هستن زیر عنایت امام زمآن بآشن ان شاالله ..

سلام خوبی ؟.. هستی ؟..
اگه اره بیا وبم یه ندایی بده بدونم هستی .. :|

پاسخ :

ممنونم:)
جاشون ک ملومه دیگ!
اکی میام الان
فو فا نو
۲۱ تیر ۲۳:۲۲
انتظار خیلی گنده...خیلی خیلی. ادمو دیوونه میکنه...ب ادم ایست میده تو زمان. انگار ی دست گنده مانعت بشه ب بری جلو. جلوی انجام کارهای دیگه رو ازت میگیره و باعث میشه فقط ب چیزی ک منتظرشی فک کنی. چجوری باش بزرگ شدن؟

پاسخ :

اره خو!انتظار خیلی سخده...کسی ک چشیده نیتونه درک کنه فقد!
هی امروز و فردا میکنه ولی خبری نیس!
منظور از "بزرگم کرد" ینی ارج و قربمو نزد خدا بالا برد!ینی ب خدا نزدیک ترم کرد!
ali_ sh
۲۱ تیر ۲۳:۴۴
چی بگم والا...
انتظار بزرگیه

پاسخ :

خیلی بزرگ!
فو فا نو
۲۱ تیر ۲۳:۵۲
اها پ منظور این بود :) ولی ب نظرم داییت باید منتظر مامانبزرگت باشه ن مامان بزرگت منتظر داییت. ب نظرم ماجرا برعکس باشه! بنده خدارو میخواین بکشونین این دنیا چی بشه :دی راسی دایی منم هم شهیده :) همدردی!

پاسخ :

دستت دردنکنه:|
دایی بنده مفقود الاثر هسدن!
پیکرشون هنو نیومده!:)
خدا رحمتشون کنه داییت رو=)
فو فا نو
۲۱ تیر ۲۳:۵۹
بله متوجه شدم مفقودالاثرن از انتظاری ک گفتی :) ولی شهید حساب میشن دیگه، فرقی نداره... دستت درد نکنه رو ب خاطر جمله اولم گفتی؟ خب مردن و مرگ تو چشم من چیز خوبیه. بهتره این دنیاس ینی. رو توهین و حتی شوخی نگفتم اون حرفو...

پاسخ :

شهید حساب میشن اما پیکرشون نیس!اینه تفاوتشون:)
اره:) اکشال نداره:))
ایزابلا ایزابلایی
۲۲ تیر ۰۰:۰۵
رفیعه عزیزم امیدوارم مادربزرگتون آرامش پیدا کنند، و دلشون آروم شه. چون مطمعنا دایی عزیزتون روحش در آرامه.

پاسخ :

مرسی الهه جان:)
قطعن همین طوره=)
مرسی ک اومدی:*
فو فا نو
۲۲ تیر ۰۰:۲۶
میدونم خخخخخ ولی خب...چی بگم...ب نظرم دیگه برای کسی ک میدونی شهیده نباس منتظر باشی. خصوصا ک خود طرف جاش راحته. هر چن اگه پیکرش پیشت نباشه. هرچن من جاشون نیستم و واسه کسی ک عمری بچه ای رو بزرگ میکنه و وابسته اس و ثمره ی زندگیشه واقعا سخته. سخته این حرفا رو از دور زدن. ولی خب چیزی ک حقیقته اینه ک شهیده و دیگه نمیاد برا همین میگم زنده ها اگر اینو درک کنن و ب حس وابستگینشون فائق بیان میتونن بهتر زندگی کنن چون ب هرحال مجبورن زندگی کنن...

پاسخ :

اره دیگ!کل قصه اصن همینه!=)
مغسی فوفی جونم:*
محمد
۲۲ تیر ۰۰:۴۷
و بر می گردد

پاسخ :

ان شاالله:)
سین میم ر
۲۲ تیر ۰۰:۵۹
سپاسگزارم :)

پاسخ :

خاهش میشه:|
مـــهر بــــــآنو
۲۲ تیر ۰۱:۲۵
شوت کیه؟

پاسخ :

شویت!خخخ
مَـن
۲۲ تیر ۰۳:۳۶
ماهی خانومم
ماهی اقا ک نیستم رفیعه جان ;))))

منظورم طبقات بهشت بود ;)))

خوبی ؟..

پاسخ :

خخخخخخخ

متوجه شدم:)

تو میای همیشه ی سلام و خوبی میگی و بعدم غیبت میزنه!:دی

یس خوبم؛)
سهیلا (کاتارسیس)
۲۲ تیر ۱۱:۲۳
انتظار سخته. بعضی ها رو قوی تر می کنه و بعضی های رو هم ضعیف و ضعیف تر.

پاسخ :

ولی کم پیش میاد ضعیف کنه افراد رو؛)
فو فا نو
۲۲ تیر ۱۵:۳۴
وای ترو خدا این نامه تو تو کامنتام بذار. دلم میخواد بخونمش. اینجا خراب میاد برا همین

پاسخ :

:*
حسین مداحی
۲۲ تیر ۲۱:۳۰
باید از کسایی که رفتن انتظار برگشت داشت نه از کسایی که هنوز هستن

پاسخ :

اینم حرفیه!خیلی خوب و پر مغز بود!=)
مغسی:)
toka taherian
۲۳ تیر ۰۳:۲۳
خدا صبر بده
خیلی سخته

پاسخ :

ممنونم:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
درباره من
اینجا؛ روان‌پریشیِ یک روانشناسِ روانی را می‌خوانید...
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان