يكشنبه ۳۱ خرداد ۹۴
امروز خعلی خوب بود.با بچه ها تو مدرسه کلی عکس گرفتیم.
البته من همش شکلک درمیاوردم و عکسارو خراب میکردم!
ولی فهمیدم اگه شکلک درارم،قیافم بهتر میشه!
تو مترو هم ترکوندیم.خلوت بود خدارو شکر...
اما یه صحنه من از شدت خنده غش کرده بودم و به خاطر یه مسئله ای(!)روی زمین نشستم.رومم به دیوار بود.یهو دیدم احمقا ساکت شدن!
برگشتم،دیدم یه پسره داره از پله ها میاد پایین،با لبخند!:|
هیچی دیگه!منم طبیعیش کردم،به بروبچ گفتم:من از بچگی وقتی روی زمین نون میبینم،خم میشم تا بَرِش دارم!
فکر کنم این تابلوتر بود!