الان شاید قریب به یک ساعته دارم فکر میکنم چه جوابی بدم به پستت! دارم تمام زورمو میزنم که خودمو جات بذارم ولی نمیتونم. شرایطتت سخته و داره سخت تر میشه به مرور زمان و من اینو میفهمم. با تموم وجودم میفهمم چون منم توو فکرشم راهیو برم که سال پیش نرفتم، یا کاری رو بکنم که میدونم و میدونم و میدونم ، خونوادم مخالفت صد در صدی میکنن!! ولی مثل تو ، جرات ندارم عملیاتیش کنم. فقط حرفه و حرف. منم که جو گیر! مطمئنم نمیرم سمتش ! ولی تو رفتی...تو این شهامت رو در خودت "حس" کردی و داری عملیاتیش میکنی! راه صعب العبوری پیش روو داری ولی "تو" از پسش برمیای رفیق! ایمان دارم به تلاشت و هدفت و پشتکارت :)
نگران هیچی هم نباش. شکست ، مقدمه ی پیروزیه. اگه یه هفته ، نشد اون چیزی که باید می شد، خب هفته های آتی ش ،میشه حتما! کافیه بجنگی واسش. تو الان داری زور میزنی واسه رسیدن به هدفت و من اینو به وضوح میبینم. و یقین دارم آخرش شیرینه. به خدا شیرینه:)))
+رفیق من!سنگ صبور غم ها / به دیدنم نیا که درس داری قوربون شکلت :| :))