خاطرات خوابگاه2

امروز ساعت 7 صبح،...بیدارم کرد و گفت زهرا اومده:| منم در حرکتی جوانمردانه(!) چنان لگدی بهش زدم که در همون لحظه ی پرت شدن،روی هوا خوابید:|
طاهره هم که استاد غافلگیر کردن در همه سنوات و ادوار هست،مثل قورباغه پرید توو اتاق و وارد شد! مثل شتر مرغ حامله ام،در حین بغل کردن الناز،عربده کنان،گریه میکرد -__-
دلم برای محیط دانشگاه تنگ شده بود.کلاس اولمون با استاد دیانت بود.به قدری شیرین هست این استاد ،که دوست دارم لپاشو بکشم :)) یه کار عملی هم بهمون گفت که انجام بدیم به این صورت که از 5 نفر بخوایم 10 ویژگی مثبت و 10 ویژگی منفیمون رو بگه!که خب من از همین الان شروع کردم به جست و جو در این مورد!
این ترم تصمیم گرفتم سنگین باشم و با متانت برخورد کنم ولی انگار قسمت نیست:| در محوطه ،مشغول عکس گرفتن شدیم و بعد هم به پیشنهاد نفیسه،شکلک درآوردیم و سرخوشانه سلفی گرفتیم:)
کلاس بعدیمون با استاد صیاح بود که چکیده کلاسشون،این بود که یک روان شناس واقعی،راز دار هست!که خب یه سری تمرین و بازی هم انجام دادیم که من گول خوردم توو اون بازی و مردود گشتم:|
خیلی یهویی با ...تصمیم گرفتیم که بعد از ظهر بریم سینما و خیلی یهویی تر رفتیم و لانتوری رو دیدیم!سینما به قدری شلوغ بود که جای مغز مداد انداختن هم نبود:)) حالا از یه طرف من ضجه میزدم وسط فیلم،از یه طرف ...!دو تا آقا هم پشت سرمون بودن که اوناهم احساساتشون قلیان کرده بود و زار میزدن:))
برگشتم خوابگاه و دیدم بچه های جدید اضافه شدن.فقط امیدوارم بتونم باهاشون کنار بیام!!و امیدوارم بتونن با من کنار بیان!!

۷ نظر
حسین مداحی
۰۳ مهر ۲۳:۴۴
اول باید بگم چی کلاسای خونوکی دارین!
دوم هم بگم موفق باشید.

پاسخ :

مرسی و نیز:))
نگار :)
۰۴ مهر ۰۱:۳۵
نمیخواد سنگین باشی..بیخیال :دی
اخی لانتوری.. اخی چشمای نوید محمدزاده :دی

پاسخ :

خعلی سبکم خب:دی 50 کیلو:| خخخ
عااااااخ:(( عاشقش شدم رففففف
مترسک ‌‌
۰۴ مهر ۰۸:۰۰
چقدر تو خوابگاه خشنی رفیعه :))

پاسخ :

نه در اون حد=))
mohsen Mousavi
۰۴ مهر ۱۳:۵۴
خدا صبر بده به هم اتاقیاتون!!

پاسخ :

دیبی طور گفدین!میدونم:))
نگین ...
۰۴ مهر ۱۵:۰۹
تو چرا خشنی :|

پاسخ :

نیستم ب خدا خخخخ مگر در مواقع خاص:))
سمیرا
۰۴ مهر ۱۸:۲۳
میخاستیم بریم لانتوری رو ببینیم نشد :( حرومت باشه

پاسخ :

ها ها ها:دی
حدمن برووو خعلی خوبهههه خعلی^__^
هوپ ...
۰۴ مهر ۲۱:۲۳
چرا تازگیا پای فیلما من گریم نمیگیره؟! :|
هم ابد و یک روز هم لانتوری :||
من عجیبم یا شما؟ :))

پاسخ :

ابد و یک روز رو ندیدم!!
شاید جو اون محیطی ک هستی،گریه رو القا نمیکنه!!شاید ادراکت دچار اختلال شده!!:) 
عیبم گذاشتم رووت:دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
درباره من
اینجا؛ روان‌پریشیِ یک روانشناسِ روانی را می‌خوانید...
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان