جن!

خواندن این مطلب برای بیماران قلبی و افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود!خوددانید!بعدا باز نگید نگفتی!

دیشب ساعت حدودا 23:55

سرم حسابی درد میکرد.یعنی اگر یک دقیقه دیرتر میخوابیدم محتواش از دهانم میومد بیرون!دراین حد یعنی!!


امروز ساعت 2:30 بامداد

بیدار شدم.طبق عادت همیشگیم،گوشیم رو یه نگاه انداختم.دیدم هنوز بچه ها بیدارن در گروه.منم بهشون ملحق شدم.انیس گفت که یه کلیپی رو دانلود کنم و ببینم.خیلی ازش تعریف میکرد:| وقتی داشتم نگاه میکردم میدونستم که چیز وحشتانکی آخرش میاد.چون اولش یه آهنگ ملایم بود.با زیرکی تمام،صدای گوشی رو کم کردم.طبق پیشبینیم،آخرِ کلیپ،یک تصویر وحشت ناک اومد همراه با صدای جیغ:| به انیس گفتم:«خیلی خونوک بود!اصلا خدایی نترسیدم!چون قبلش حدس زدم شاید این طوری باشه!»و واقعا هم نترسیده بودم...


امروز ساعت 4:30 بامداد

خواب بودم.تو خواب،صدای گریه بچه میومد.بعد چشمام رو باز کردم.جو خونه واسم سنگین شده بود.انگار کل اتمسفر روم فشار میاورد!تنفس کشیدنم به شدت سخت شده بود.تاحالا قلبم به این شدت نزده بود.چشمام که باز بود،یه هاله ای بالای سرم میدیدم.ولی دقیق ندیدم که چیه!ولی بود!فهمیدم قضیه جدیه!خواستم "بسم الله"بگم اما واقعاااا نمیشد!زبونم بند اومده بود.ولی با هر زور و ضربتی شده بود،گفتم.اونم شکسته!

-"ب ب ب سم ال ال الله..."

تا اینو گفتم یهو رفت!منم مثل اینایی که بهشون شوک میدن،بعد یهو پا میشن،پا شدم!برق رو روشن کردم و روی تخت نشستم.حالا رحیمه(خواهرم) اومده میگه چی شده؟قلبت درد گرفته؟اصلا نمیتونستم حرفی بزنم.فقط به یک جا خیره شده بودم...هی میخواستم بگم "جن دیدم"زبونم نمیچرخید!از آخر رفت پدرم رو بیدار کرد!(پدرم به شدت خونسرد هستن!به شدت ها!)میگفتن:«عیب نداره!جن بوده دیگه.چیز عجیبی نیست!!!»من فقط به پدرم نگاه میکردم!خخخ

دیگه کل خونواده بیدار شدن.به پیشنهاد پدرم،رفتیم حرم.بعدشم بهشت رضا.


+امیدوارم واستون پیش نیاد چون خیلی حالت بدیه!

+رسول(برادرم)میگه:اینا دوستای منن!فقط راه رو گم کردن اومدن اتاق تو:|

۴۲ نظر
میثم یوسفی
۱۶ بهمن ۱۳:۵۲
شما مشهدی هستین؟
من دارم میخونم برای ارشد فردوسش :))
دعا کنید برام

روی کره زمین کلیک کن!

پاسخ :

یس!
فردوسی منظورتونه؟؟؟
چشم حدمن:)
ایشالا ک ب هرچی میخاین برسین:))

بشه:|
میثم یوسفی
۱۶ بهمن ۱۳:۵۳
خواستم وبلاگت رو دنبال کنم که دیدم فعالش نکردی :|
حداقل تو منو دنبال کن

روی کره زمین کلیک کن!

پاسخ :

Oـo
بی نام بی نشون
۱۶ بهمن ۱۴:۰۰
باید ساده برخورد کنیم
با خودتون بگید خوب بیاد که چی
مثلا میخواد چی کار کنه
یک موجوده دیگه
با هم صحبت می کنیم
دست میدیم
رفیق میشیم
:)
جن هیچ غلطی نمی تونه بکنه الا به اذن خدا

پاسخ :

میخاین دست و پاشم ببوسم من؟:|
نگار :)
۱۶ بهمن ۱۴:۰۴
وای چقدر وحشتناک :/

ماشالا بابات :))))

پاسخ :

خعلی خفن بود:((

بزن ب تخته^__^
آوو کادو
۱۶ بهمن ۱۴:۳۱
+چه داداش شیطونی :-))

پاسخ :

عووووووووف!شیطون واس ی دقشه:|خخخخ
نرگس جوان
۱۶ بهمن ۱۵:۱۹
کاش نمیخوندم
من خیلی میترسم
یا بهتره بگم میترسیدم
الان یکم بهترم
ولی بازم میترسم
خب نذاز این پستا رو خواهر من
چه کاریههههههههه؟

پاسخ :

عزییییزم:((
ببخش خوب!من ک گفدم نخونین اگر میترسین:))
آقا حسین
۱۶ بهمن ۱۵:۱۹
چیزی هست به نام بختک.یک حالت بین خواب و بیداریه.ناشی از فشارهای روحی و روانی.
مشکلی نداره.به دلتون بد راه ندید.اگه دفعه ی بعدی دیدیدش بهش بگید که من کارش دارم بیاد جام.

پاسخ :

جدی بختک افداده بود روم ینی؟Oـo

چی کارش دارین جسارتن؟؟Oـo
بریدا
۱۶ بهمن ۱۶:۳۹
این جن نیست بختکه اگه قبل خواب یه چیز قرآنی بخونی اصلا نمیاد
همیشه برادرمو میگیره ولی هیچوقت منو نگرفته

پاسخ :

شووووووخخخخیییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟بختک عاخه؟؟؟
همیشه؟؟؟ینی امکانش هس دوباره بیاد سراغم؟؟Oـo
انــ ـیس
۱۶ بهمن ۱۶:۵۴
بح بح آغااا اسم من می درخشه فقط! هنو پستتو نخوندم!!!

پاسخ :

برو گمرو فقد تووو:|
انــ ـیس
۱۶ بهمن ۱۶:۵۴
همون جنی شده بودی پنج صب !!!!!! فحش پشت فحش!خخخخخخخخخخ

پاسخ :

بهههههلهههه:| حقت بود:|
انــ ـیس
۱۶ بهمن ۱۶:۵۵
خب ب من چ حالا کلا!!:|||||||

پاسخ :

عکس اون یارویی ک فیلمشو دیدم اول اومد جلوم:| بعدم صدای گریه بچه:| بعدم اون موجود خبیث:|
انــ ـیس
۱۶ بهمن ۱۶:۵۷
نه اون جن ها رو من فرستاده بودم بالا سرت تا تو باشی کلیپ منو مسخره و خونوک بنامی!

پاسخ :

کمال ک گف کار اون بوده!خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
انــ ـیس
۱۶ بهمن ۱۶:۵۷
چن تا کامنت دادم تا الان!؟خخخخخ

پاسخ :

بیکاری دیه:| علاف حتا:|
انــ ـیس
۱۶ بهمن ۱۶:۵۷
نفرینتم دامن منو گرفته تلگم از صب باز نمیشه! نمی بخشمت!

پاسخ :

:(((
دلم واست تنگ شده بود:(
بت پی ام دادم رسیدی یا نه؟نگرانت شدم:|
مترسک ‌‌
۱۶ بهمن ۱۷:۱۵
شام سنگین خوردی، هیچی نبوده :|

پاسخ :

ساعت 9 شام خوردم!بعدشم هضم شد:دی
این اتفاق ساعت 4:30 صب افداد:|
toka. ta
۱۶ بهمن ۱۷:۱۶
عاشق واکنش رسول تونم... :))

پاسخ :

خخخخخ
اونم عاشق کامنت توعه:دی
حنا :)
۱۶ بهمن ۱۹:۲۹
بختک بوده احتمالا :دی
ایول بابات چقد شبیه بابای منه تو این زمینه :دی
با اینکه هیچ وقت همچین اتفاقی برام نیافتاده شکر خدا، ولی همیشه میترسم طاق باز بخوابم واسه همین هی به پهلو میخوابم :-s

پاسخ :

نگووووووو:(
خعلی باحالن اصن:دی
اگ ب پهلو بخابی نمیاد؟Oـo
آقا حسین
۱۶ بهمن ۲۰:۴۸
هیچی.اینقدر افتاده بالام که دیگه باهاش رفیق شدم.
خخخ
کارم خصوصیه.

پاسخ :

سلام و عرض ادب بنده رو برسونید بهشون پ:|

میشه من فال گوش واستم؟خخخ
یک دختر شیعه
۱۶ بهمن ۲۱:۰۲
من نخوندم:|

پاسخ :

زیر 15 سن داری؟:)))
آقا حسین
۱۶ بهمن ۲۱:۲۹
جسارتا میترسم که خدای ناکرده یکهو سکته کنید.

پاسخ :

مرسی ک ب فکرین واقعن:|
حسـ ـن
۱۶ بهمن ۲۱:۵۵
بابا یه جن بوده خب این همه داد و بیداد نداشت که
:-)

پاسخ :

ی جــــــــــــــن بوده!بهههههلههههه:|
حنا :)
۱۷ بهمن ۱۰:۳۹
نه به پهلو بخوابی میشینه کنارت نازت میکنه فقط :دی

پاسخ :

زلفات رو میگیره نوازش میکنه حتا:|
لی لی (لیلی نامه)
۱۷ بهمن ۱۲:۲۱
کامنتی پست آخر بسته س... واسه همین اینجا یه نکته ای رو در مورد جمله آخرت می گم...
همیشه وقتی بخوای، نمیتونی جلوی رفتن آدم ها رو بگیری... گاهی می خوای بمونه... ولی میره...

پاسخ :

گاهی حرفی میزنه ک رفتنش،ارجحیت داره بر موندش...
فائزه
۱۷ بهمن ۱۴:۰۳
خخخخ من ی مدت خیلی میترسیدم ولی الان دیگه نه..:)))
آقا این بختک جن نیست ها...دکتره تو برنامه میگفت خوردن بعضی غذاها مثل نوشابه و چیپس و غذهای سنگین باعث میشه اکسیژن کم بهت برسه بعد اینجوری میشی:)

پاسخ :

مرسی امیدواری!!:))
ولی کلن گمونم خود نامردش باشه:|
آقا حسین
۱۷ بهمن ۱۷:۰۷
خواهش میکنم.در حقیقت من به فکر خودمم که تو جوونی به جرم قتل نیفتم تو حُلُفدونی(هُلُفدونی).

پاسخ :

محبت میکنین واقعن:|  :))
moones rohani
۱۷ بهمن ۲۰:۰۹
چ خونواده ی جذابی...:|
جذابیت خونوادتون الان بیشتر ب چشم میاد تا قضیه جنه!

پاسخ :

اصن جذاب واس ی لحظشه!:))
کوفد:دی
صآب خونـه
۱۸ بهمن ۱۱:۳۰
فک کنم بختک باشه آخه هرزگاهی به ما هن سر میزنه
ولی نه در این حد شما
بهر حال خیلی وقته ندیدمش کاش سلام مارو بهش میرسوندی :|

پاسخ :

وااااااااااایی:((
نگفده بودین وگرنه میرسوندم:|
جوجو کوچولو
۱۸ بهمن ۱۵:۵۶
این حالت رو نمیدونم
ولی اینکه بیدار بشید و سنگینی رو روی بدنتون حس کنید و نفس کشیدن براتون سخت بشه و همچنین اینکه حرکت نتونید انجام بدید یک قضیه ی علمیه ثابت شده است

پاسخ :

نه باو!یهو چشامو ک باز کردم موجوده بالاسرم بود:|
فریده خانوم
۱۸ بهمن ۲۱:۱۶
این چیزی که دیدی و حالتی که بهت دست داده یک دلیل علمی داره جن نیست!

پاسخ :

فریده:(
دلم برات خعععععلی تنگ شده:(
بیا جیییییییییم:((
yek banoo
۱۹ بهمن ۰۰:۴۴
هرزنامه جان رو چک کن

پاسخ :

الساعه:))
فریده خانوم
۱۹ بهمن ۱۱:۵۹
منم همینطور اوهو اوهو

چراغ خاموش میام میبینمتون
در ضمن رادیوی ایندفعه رو عالی اجرا کرده بودی...منکه چندبار گوش کردم قسمت تورو ...
مطلب فوفی هم عالی بود :)

پاسخ :

عروس شدی دیه افتخار نمیدی بیای پیشمون:((

فدااااااات:))
ایکن ذوق مرگی با تمام وجود:دی
فائزه
۱۹ بهمن ۱۶:۰۲
فریده:|||||||
دیه دوست ندارمممممممم :(((((
بدددددددددددد :(((((((((

پاسخ :

منو دوث داری!آی نو:))
بلاگر کبیر ^_^
۲۰ بهمن ۰۰:۰۳
سلام عزیزم..
به به از این اولین پستی که من خوندم!!!! جیغ و این صحبتا!
امشبم خونه تنهام !
باز خوبی ریلکسی به خدا من اگه چنین اتفاقی برام بیفته تا یه سال لال میشم میدونم :((
ما یه آشنایی داریم یه عدد زن و شوهر!
شوهرش میبینه و باهاشون حرف میزنه!
گاهی شبا خونشون میخوابم شوهرش انقدر از خاطراتشون میگه!
تازه نصف شب باهاشون میره قبرستون برای اونایی که شبای اول قبرشونه قران میخونن!
بعد هر شب یازده شب یه دونشون میاد در خونه ی اینا رو میزنه یعنی شب بخیر!
خونشونم شماله یه جای روستایی و اینا..
من همیشه تو دعاهام از خدا میخوام از این چیزا نشونم نده تا زنده هستم...
از آشناییت خوشوقتم راستی!

پاسخ :

سلام فدات شم:)
پا قدم شما بوده دیه:دی
چی چی ریلکسم من؟:| هرشب با ترس و لرز میخابم:|
شوخی؟؟؟؟حرف عاخه؟؟؟
یا اکثر امامزاده ها!!!!قران؟با جنا؟؟:|
ان شاالله:)
منم همین طور^__^
مm نصراصفهانی
۲۰ بهمن ۱۷:۲۰
سلام
پشت دریاها شهریست ...
که زمینش
را زمین خواران خوردن ....

پاسخ :

Oـo
مدیر سبز
۲۰ بهمن ۱۸:۱۰
من ابن حالت رو بیشتر برای بختک شنیدم...در کل تجربه خوبی نیست اصلا...خوبه که حرم رو دارید :)

پاسخ :

عاره دوستان هم گفدن بختکه!
عالیه ک حرم رو داریم^__^
سمیرا
۲۱ بهمن ۱۳:۲۱
زمان دانشجویی یه همچین اتفاقی هم واسه ما افتاد خخخ یادش بخیر من یه هفته خونه جن دارو تنهایی تحمل کردن :|

پاسخ :

نکنه تو خابگام واس من اتفاق بیوفده!!!:(
سمیرا
۲۱ بهمن ۱۳:۲۴
نصر اصفهانی :| وات د فاز؟

پاسخ :

منم حرف سمیرا؟خخخ
تکتم باجی
۲۱ بهمن ۱۵:۴۶
ینی باهاتون چیکار داشتن؟O_o

پاسخ :

یحتمل میخاسدن عروسشون شم:|
خانم جیم
۲۲ بهمن ۰۰:۴۸
بعد حالا شما فرض کن یکی ساعت 00:48 اینو بخونه.. کسی که کم ترسو نیست :|

پاسخ :

اومدن پیشت؟خخخخ
حسن
۰۱ اسفند ۰۰:۱۵
جن؟!
ماذا فازا؟!
من یه سال و نیم تنها توی یه کارخونه وسط بیابون زندگی کردم! یکی ازین دوستان جن نیومد سر وقتم که!!!!

پاسخ :

دوثم دارن عاخه:|
Lin ArcX
۰۵ بهمن ۲۳:۱۶
عوارض تلگرام گردی نصفه شبی ه:)
شبا زود بخوابین جن زده نشین :)
به داداشی سلام برسون خخخ

پاسخ :

نه بابا اگه اون بود که باس هرشب جن زده میشدم :/ خخخ
چشم :|
زن نمیخواد! الکی زور نزن :پی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
درباره من
اینجا؛ روان‌پریشیِ یک روانشناسِ روانی را می‌خوانید...
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان