یادش بخیررر

داشتم از سر بیکاری،وبم رو از ابتدا میخوندم.همه خاطرات خوب و بَدَم اومد جلو چشمام.نظرات که خودش یه پا وبه کلا.هیچی دیگه.اشکم جاری شد.فقط میتونم بگم:یادش بخیررر:))

درباره من
اینجا؛ روان‌پریشیِ یک روانشناسِ روانی را می‌خوانید...
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان