هیچی نگو!!

اگه جلوی بهترین آیینه های دنیا هم بایستی،بازم خودت رو نشون میده!خود واقعیت رو.عجیب نی؟!

هررو خودتو میبینی جلوش ولی واسه خودت نقش بازی میکنی!میخای چیو ثابت کنی رفیق؟!اینکه مثلن خعلی شاخی؟؟یا اینکه اَ همههه بیشتر حالیته؟!یا نع!میخای بگی من با بقیه زمین تا آسمون فرق دارم.من مهربونم،من احساساتی ام،من دوث داشدنی ام!خب باش!!واس خودتی اینا همرو...ب دیگرون چ دخلی داره؟؟چرا فک میکنی تو هر طور ک باشی،متقابلن بقیه ام باس مثه تو باشن؟!چرا این بازی مسخره خیالات رو تمومش نمیکنی؟!بس نی؟...

گند زدی دخدر!گند زدی!!


+مذرت میخام ولی حالم از خودم ب هم میخوره.از "آدم"جماعت هم همین طور!!"آدم"!!!واژه جالبیه نی؟؟

++اصن چرا خدا مارو خلق کرد؟!نمیتونس اَ همو اول نیگه داره پیش خودش؟؟گناه ما چی بود آدمو حوا ی خبطی کردن؟!چرا ما باس تقاص پس بدیم؟!چرا من؟!چرا "آدما"؟؟

+++برگشتم ب سابق!ی دخدر لجبازِ عجولِ ی دنده ک نمیدونه چرا اینجاس!!

۱۳ نظر
اعصاب من
۳۰ آبان ۲۳:۳۷
باشه هیچی نمیگیم
یه لیوان اب بخور
بگیر بخواب
فدا ان شاءالله همه چی درست میشه

پاسخ :

نشد!!
یک دختر شیعه
۰۱ آذر ۰۰:۴۸
چی شده رفیعه ؟
خسته به نظر میرسی:(

پاسخ :

ی خرده دلم از خودمو اطرافم گرفده بود،غر زدم!خخخ
لی لی (لیلی نامه)
۰۱ آذر ۰۸:۰۷
هر از گاهی یه همچین حالی به آدم دست می ده...

پاسخ :

چ حال مزخرفیه پ!!
زهرا :)
۰۱ آذر ۱۳:۴۴
خدا خلقت چون حتما یه چیزی داخلت دیده و تو رو برای یه کاری انتخاب کرده ، بهش تکیه و کن و اعتماد داشته باش بهش :)
خدا وقتی آدم رو خلق میکرد فرشته ها بهش گفتن چرا میخوای این موجود رو خلق کنی که رو زمینت فساد درست کنه؟ خدا هم بهشون کفت من یه چیزی میدونم که شما نمیدونید . توام هدف از خلقتت رو نمیدونی ولی خدا خودش خوب می دونه و بلده چیکار کنه :)

پاسخ :

چ چیزی داخلم دیده و منو واس چ کاری انتخاب کرده؟!وختی اینارو نمیدونم چرا باس بش تکیه کنم؟؟
عی باوا!چرا نبااااااااس بدونم خوووووو؟؟چی میشد خدا میگف بمون؟؟چی میشد واقن؟؟؟؟
عباس زاده
۰۱ آذر ۱۴:۰۲
سلام علیکم مومن
کشمشکشتون باخودتون جالب بود
امابهاینسئوالجواببدیدکهچرانبایداینجاباشید
ببخشید سرهم نوشتم که کمی بیشتر روش فکر کنید
عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب

پاسخ :

سلام ب شما:)
سوال شمام جالب تر بود!!ولی اول من پرسیدم!!سوال رو با سوال جواب نمیدن!!:))
elnazi
۰۱ آذر ۲۰:۴۹
همیشه یادمان باشد تاوان اشتباهاتمان دامن عزیزانمان راهم میگیرد...درست مث آدموحوا...
منم بیشتروقتا همی حالودارم...

پاسخ :

همیشه هم درس نی ها!!
همه مواجه میشن باهاش!!
هاجرک +
۰۲ آذر ۰۷:۴۱
هیچکس نمیدونه انسان چرا آفریده شد. خودتو اذیت نکن. این زندگی یه روزی تموم میشه.

پاسخ :

اون بزرگا میدونسدن قطعن!تبعیض عاخه؟!
اقای روانی
۰۳ آذر ۰۸:۲۰
میشه اون رفیعه قدیمی رو صدا کنی بیاد :) می دونم هنوز اونجاست :)

پاسخ :

شاید جسمش اینجا باشه ولی روحش قطعن تغییر کرده!!
ماه بانو
۰۵ آذر ۰۰:۱۹
چقده سوال دارید شوما:)

گناه هیشکی رو بقیه گردن نمیگیره مگه این خلاف عدل خداونده؟

از اول قصه هم قراربود ماهمین جا باشیم... خدا خودشم گفته و ماهم قبول کردیم:)
کارتون با آیه های قران را میفته بنویسم اینجا؟
انشاالله که جواب سوالاتونو پیدا میکنید...

+پاراگراف اول خیلی تکان دهنده بود:(تو تک تک سلولامم نفوذ کرد...
قلمتون پایدار:)
یاعلی

پاسخ :

همیه ک ه:دی

بنویسین لدفن ممنون میشم ی دنیا:)

+یا علی:)
goli sh
۰۵ آذر ۱۱:۳۶
مایوس نشو
بجنگ و تجربه کن ...

پاسخ :

اگ بجنگم جواب سوالامو میگیرم؟!
عرفـــــ ـــان
۰۸ آذر ۲۱:۱۷
یه صحنه شک کردم که خودت باشی !
یعنی صد در صد موافقم ! :)
این که آدمو حوا سیب خوردن و این حرفا ام تو کتِ من یکی که نمیره ...
شاید مثلا هر کدوم ما یک کاری کرده باشیم قبلا که این بلا سرمون اومده باشه و اومده باشیم تو این دنیایِ لعنتی !
ولی نه که به خاطرِ دو تایِ دیگه هممون بد بخت شده باشیم ! یکم احمقانه اس ...
شاید این آدمو حوا نشانه ی عملِ همه ی ماست ...
بیخیال این بحثِ احمقانه ایِ :دی
من که برم اون دنیا چشم تو چشم وای میستم به خدا میگم چرا منو خلق کردی !
بچه ام نیستم که بگه خودت خواستی یادت نیست !
مگه دنیا مسخره بازیِ ...
حکمتِ خلقتِ آدمیزادم خودش میدونه ...
نمیدونم زورش زیاده !
بابا این حرفا بچه دو سالرو قانع میکنه !
اگه حوصلش سر رفته بوده مارو خلق کرده که بگه تکلیفمونو بدونیم شدیم اسباب بازی ...
ببخشید منم حالم خراب بود یه دفعه خودمو ریختم بیرون !
قصدِ بی احترامی به اعتقاداتِ کسی ام نداشتم ...

پاسخ :

ی وختایی خودمم شک میکنم ک خودمم!!
اگ ده سال پیش بود میشد ی چیزایی رو درک کرد و فمید مثلن ولی الان...
بعضی وختا حس میکنم اگ این اعتقادات رو نداشدم،وضعیتم بیتر بود!!چون چیزی رو دوشم سنگینی نمیکرد ولی الان...
هعیی بگذریم:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
درباره من
اینجا؛ روان‌پریشیِ یک روانشناسِ روانی را می‌خوانید...
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان